منحصر به فرد و زیبا

احساس ارزشمندی و افزایش آن

در تعریف عزت نفس آورده اند که آن میزانی از حس ارزشمندی است که فرد در درون خود احساس می کند. در این مقاله درصدد بوده ام تا منابع احساس ارزشمندی را بیان کنم تا خواننده مطلب بتواند با تفکیک ارزش ذاتی درونی از ارزش مشروط بیرونی، به خودباوری و درک واقع بینانه تری از خود برسد…

مسئله ارزشمندی، بیشتر از هر چیز، نوعی طرز تلقی است، یعنی طرز در نظر گرفتن چیزها و آدمها. به عنوان مثال در فرهنگهای مردسالار جنس مردانه، با ارزش(تر) تلقی و در نظر گرفته می شود، در حالی که در فرهنگهای زن سالارانه، جنس زنانه با اهمیت (تر) و با ارزش(تر) تلقی می شود. و چه کسی می داند که حقیقتا کدام یک ارزشمندتر اند؟ هیچ کس!؟ پس چرا شما در پس زمینه ذهنتان می دانید که کدام یک ارزشمند تر است؟! (این فقط یک شوخی بود!) که نشان می دهد شما و همه ما تا حد زیادی تحت تاثیر موقعیت خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی مان( و چه بسا جغرافیای محل سکونتمان!)، پیشداوری ها و ارزش گذاریهایی داریم…

 

 

 

 

 

 

 

خودت رو دریاب

ارزش یک امر اعتباری است، یعنی اعتباری که دیگران به تو(اختصاص) می دهند، نه این که به خودی خود داری!!! ارزش، آنگونه که ما پیشاپیش، درکش می کنیم، اهمیت، اعتبار، توجه و نگاه ویژه ای است که دیگران به ما دارند! چیزی که دیگران به ما می دهند و یا نمی دهند!
و اگر دیگران به تو اعتباری ندهند، تکلیف چیست؟ ما از ارزش و اهمیت، ساقط می شویم؟ این یعنی ما بی ارزش و بی اهمیت هستیم؟


چگونه منبع دیگری برای احساس ارزشمندی پیدا کنیم؟ پاسخ این است؛ احساس ارزشمندی، اکتسابی است، اما خود ارزشمندی ذاتی است. پس بی توجهی دیگران بر احساس ارزشمندی شما اثر می گذارد، نه بر ارزش واقعی شما.
ارزش حقیقی شما مستقل از نظر دیگران است و به هیچ چیز و هیچ کس بستگی ندارد. این خوب است که روابط دوستانه و محیط های اجتماعی بسازید که در آن ارزش شما توسط دیگران درک و بیان شود و احساس ارزشمندی ایجاد و تبادل شود ولی نداشتن چنین روابطی( در حال حاضر) نشانه و دلیلی برای بی ارزشی شما نیست. ارزش ثانویه شما به زاویه و ظرافت نگاه و دیدگاه شخص ناظر بر شما بستگی دارد و البته به عمق و غنای درک او نیز بستگی دارد (بی جهت نیست که گفته اند: قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری)و البته به خصوصیات شخصیتی،عاطفی، تجارب زندگی و …، در واقع این نوع ارزش بیشتر به خود او(ناظر) بستگی دارد تا خود شما، اما ارزش اولیه شما به هیچ چیزی بستگی ندارد. شما با ارزشید، چون هستید، فقط همین!

مثلا هزاران سنگ زیبا کف یک رودخانه هست، یک نفر، یکی از آنها را می بیند، پی به زیبایی خاص آن می برد، آن را بر می دارد، به مکان مناسبی می برد، در یک چیدمان تزیئنی قرارش می دهد، نورپردازی می کند، که قرار گرفتنش در کنار چیزهای دیگر، هم زیبایی سنگ را جلوه گر می کند و هم چیزهای دیگر را زیباتر می سازد. فرد دیگری همان سنگ را می بیند، اما چیز خاصی در آن نمی یابد و لذا آن را همان جا رها می کند و ارزش خاصی برای آن قائل نمی شود. نفر سوم آن سنگ را می بیند و متوجه رگه هایی از طلا در آن می شود!!!

 

خود ارزشمندی

خود ارزشمندی

 

 

و اما مبحث دیگری به نام ارزش افزوده هم وجود دارد، چیزهای ارزشمندی که تو کسب می کنی علم، مدرک، پول، جایگاه اجتماعی و … والبته اینها هم به ارزش ذاتی تو نمی افزایند، صرفا احساس ارزشمندی تو را به ویژه در بعضی از موقعیت ها بالا می برند.

اگر گمان کنی که اینها به ارزش ذاتی تو می افزایند، دچار غرور و خودشیفتگی می شوی و بی شک احساس ارزشمندی تو قلابی و وابسته به موقعیتت و دستاوردهایت می شود! و باز هم این بار به طریقی دیگر از ارزش حقیقی ذاتی ات دور می شوی!
پس آیا در جهت کسب ارزشهای افزوده تلاش کنی، یا نه؟ بله، حتما تلاش کن، اما به آنها وابسته نشو و مهمتر این که هویتت و ارزشمندی ات را بر حسب آنها تعریف نکن.
پس چه دل خوشی می ماند، برای کسب ارزشهای افزوده، وقتی قرار نیست به ارزش واقعی تو چیزی اضافه کند؟ مراقب باش به دام این نوع تفکر نیفتی، که این دام دلمردگی، پژمردگی و نهایتا افسردگی است! تو ارزش های افزوده را کسب می کنی، نه به این دلیل که آنها را جایگزین ارزش حقیقی ات کنی و نه به دلیل این که احساس بی ارزشی ات را با آنها بپوشانی و پنهان کنی! تو ارزشهای افزوده را کسب می کنی چون این طبیعی ترین کار ممکن در زندگی است… با ارزش تر شدن!!! ارزیدنی تر شدن!!!

نقل مطلب فقط با ذکر منبع مجاز است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *